در این پست با بخش سوم از اشعار مهدویت در خدمتتون هستیم.در این قسمت دو شعر زیبا در مورد امام زمان قرار داده شده است.سروده اول به نام صبح بی تو از قیصر امین پور و سروده دوم به نام غرق انتظار از حمد واعظی.شما عزیزان میتوانید با مراجعه به بخش ادامه مطلب شعر هارا مطالعه فرمایید...
در قسمت پایین میتوانید شعر های زیبایی در مورد امام زمان را مشاهده و مطالعه فرمایید:
نام شعر : صبح بی تو
شاعر : قیصر امین پور
صبح بى تو رنگ بعد از ظهر يک آدينه دارد | بـى تـو حـتى مـهربانى حالتى از کينه دارد | |
بـى تو مى گويند تعطيل است کار عشقبازى | عـشق امـا کى خـبر از شنبه وآدينه دارد | |
جـغد بـر ويرانه مى خواند به انکار تو، اما | خـاک اين ويرانه هابويى ازآن گنجينه دارد | |
خـواستم از رنـجش دورى بگويم يادم آمد | عـشق بـا آزار خـويشاوندى ديرينه دارد | |
روى آنـم نـيست تا در آرزو دستى برآرم | اى خوش آن دستى که رنگ آبرواز پينه دارد | |
در هـواى عـاشقان پر مى کشد با بيقرارى | آن کبـوترچاهى زخمى که اودر سينه دارد | |
نـاگهان قـفل بزرگ تيرگى را مى گشايد | آنکه در دسـتش کلـيد شهر پر آيينه دارد |
نام شعر : غرق انتظار
شاعر : حمد واعظی
دلـم به وسعت صد زخم، داغدار تو شد | تـمام سـينه مـن دشـت لاله زار تو شد | |
بـلور صـبر مـن از طـاقِ طاقتم افتاد | شکسـت مـثل دلِ من که بى قرار تو شد | |
مدينه چشم به راه تو، مکّه گوش به زنگ | حـرم بـه زمزمه و،زمزم اشکبار تو شد | |
نـجف بـه شـوق ظهور تو يا على گويان | نگاهـدار ونگهـبان ذوالـفقار تـو شد | |
نگاه سـامره سـرمست سـرمه ديـدار | مُـدام، خـيره بـه سرداب يادگار تو شد | |
قـسم به کام عطش ديدگان دشت فرات | زمـينِ کرب وبـلا، غـرق انتظار تو شد | |
بـه نـااميدى سـقّاى کربـلا سـوگند | امـيد مـن، دل امـيد، امـيدوار تو شد | |
چنان که بايد وشايد، کسى به ياد تو نيست | قـلم ز مـصرع اين بيت شرمسار تو شد | |
تـو گفـته اى که غـريبم، شنيدم ومُردَم | دلـم، شکسـته قـلب جريحه دار تو شد | |
مپوش اى ز پدر مـهربان تـر از ما روى | بـيا که مـادرِ ايّـام سـوگوار تـو شد | |
بـه زنـدگانى مـا رحـم کن، بيا وببين | که روز مـا چو شـب زلفِ تابدار تو شد | |
بـيا وجرعه اى از جام خود به من بچشان | که پاى،تـا بـه سرِ (واعظى) خمارتو شد |
منبع : کانون پژوهشی تخصصی حضرت مهدی (عج)